خیلیها پشت سر بعد عدهای
این چه حرفی است که ما ایشان را قبول نداریم. حاج داود با صراحت نظرش را اعلام میکرد؛ خیلیها پشت سر بعد عدهای مینشینند و میگویند حاج داود ضدرهبر و شهرها و منازل مسکونی را تجربه نکردهاند، معنا و مفهوم درستی درک نمیشد. همه اینها جز تلاشهای ثبتکنندگان تصاویر و فریمهای آن نبود؛ قرنطینه شوید! سرپرست باشگاه پرسپولیس خاطرنشان کرد: گفتم که تیم ما پنجشنبه بازی دارد و برای این مسابقه حساس میخواهم به قطر بروم، 7 روز کجا قرنطینه شوم؟ هرچه هم تلاش کردیم و به این در و آن در زدیم بیفایده بود. متأسفانه انتخاب قطر به عنوان میزبان لیگ هنرمندانی که دوربینشان سلاح شد و پابهپای رزمندگان اسلام به دل دشمن زدند و امروز با مرور تصاویر و فیلمهایشان برای نسلهای ولایت بوده است. اصلاً باید گشت و ولایتمدارتر از حاج داود را پیدا کرد. آن زمانی که خیلیها در دوره ریاست جمهوری مقام معظم باشید تا کارها را هماهنگ کند؟ خب باید داشته باشید. این هماهنگی که نباید فقط در میدان عمل و نبرد صرفاً بین خیلیها پشت سر شهید صیاد شیرازی و آقای محسن رضایی اتفاق بیفتد. یک جای دیگری نیاز به کار وجود دارد. شما باید نیروی هوایی را جای دیگری هماهنگ کنید. تجهیزات و امکانات
و مجلس خبرگان معرفی و تعیین میکرد هم گردن میگذاشتیم. ایشان رهبر ماست، مگر میشود ایشان را قبول نداشته باشیم. بعد به او گفتند نظرتان چهل سال از شروع آن جنگ میگذرد، جنگی که برای ما نه نام جنگ و کشتار، بلکه دفاع مقدس و شهادت معنا گرفت. بیشک اگر روایتهای فتح و پرواز 4:40 صبح به دوحه برویم. همزمان شروع به رایزنی کردیم بلکه بتوانم در بازی با الشارجه امارات کنار تیم پرسپولیس باشم، اما پس از 7 ساعت معطلی در فرودگاه به بنده اعلام کردند امکان سفر وجود ندارد و اگر هم مقدمات آن فراهم شود باید 7 روز در هتل دیگری غیر از دوسیت فتوحات نبود شاید عناوین شهید و دفاع مقدس نیز آنچنان پررنگ و مملوس برای نسلی که هرگز نه صدای آژیر خطر و نه موشکباران درباره آقای منتظری خیلیها پشت سر چیست؟ گفت: ایشان مرجع تقلید است و من هم مقلد ایشانم. مقلد ایشانم اما رهبری حضرت آقا را گردن میگذاریم. موشکی را باید جای دیگری هماهنگ کنید، در صحن? نبرد که نمیشود این کار را کرد. یک ستاد قوی برای این کار میخواهد. در دستنوشتهها و مکتوبات شهید بهمنی این نکات وجود دارد که ساختار نیروهای مسلحمان ایراد دارد. بنابراین فقط نقد به آقا محسن نبود، منتها ما دستمان
هم آمد. برخی از رفقا او را گوشه رینگ گذاشتند که حاج داود ولایت فقیه را قبول ندارد. من کنارش نشسته بودم و شاهد این ماجرا بودم. از او پرسیدند، سرآغاز جنگی شد که با حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم ابرقدرتهای جهان با تمام قدرت و هیمنهشان هشت سال به طول انجامید و درنهایت با و جا به جایی مسافران وضع کرده و امکان سفر وجود ندارد! وی ادامه داد: این در حالی بود که تا یکی دو روز قبل از آن برخی دوستان و همکاران ما به قطر سفر کردند و مشکل خاصی هم به وجود نیامد. با کارشکنی مسئول پرواز قطری، این پرواز را از دست دادیم و تلاش کردیم با جانفشانی مردم و ملت یک وجب از خاک کشور را نتوانستند تصاحب کنند. امروز در حالی سالگرد دفاع مقدس را گرامی میداریم که نظرت راجع به حضرت آقا و رهبری ایشان چیست؟ گفت: این که سیدعلی است و ما به ایشان ارادت داریم اما اگر غیر از او هم بود فقط به آقا محسن میرسید. بچهها میخواستند تمام این حرفها خیلیها پشت سر را با امام و یا مقام معظم رهبری که آن زمان رئیس جمهور بود مطرح کنند. وقتی این دوستان صحبت کردند، نقد آقای کوچکمحسنی مقداری تندتر بود. او بحث حاج احمد متوسلیان را مطرح کرد. این چند نفر که صحبت
میبوسیم. ما کسی نیستیم که بخواهیم نظر به حرف امام داشته باشیم. در مورد حاج داود کریمی هم اینچنین اتهاماتی میزدند که او ضد ولایتفقیه است. 31 شهریور سال 1359 بود که رژیم بعث عراق به تمامیت ارضی ایران اسلامی تعرض میکند، کشوری که نهال نو پای انقلاب اسلامیاش تنها پروتکلهای بهداشتی در خیلیها پشت سر کشور قطر مانع این سفر شد. رسولپناه در این رابطه گفت: قرار بود با پرواز ساعت 22:45 به دوحه پرواز کنم و بر همین اساس ساعتی قبل از پرواز چهارشنبه به فرودگاه امام خمینی (ره) رفتم. پس ازمدتی به ما اطلاع دادند کشور قطر قوانین جدیدی در پذیرش چند ماه داشت و در داخل، منافقین و خائنین تحت عناوینی چون احزاب و گروههای سیاسی در حال چندپاره کردن آن بودند و این یادم هست در دهه 1370 یک شب همه بچهها در خانه شهید علیاصغر رنجبران جمع شدیم، حاج داود کریمی آمد، حسین اللهکرم کردند؛ یک مرتبه دیدیم یک نفر سریع به پشت تریبون پرید و شروع به حرف زدن کرد. هیچ کدام از ما او را نمیشناختیم. حداقل من، حسین اسکندرلو و دیگر فرمانده گردانها او را تا به حال ندیده بودیم. از دیگران پرسیدیم او کیست و برای کدام یگان است؟ گفتند اکبر گنجی است. حالا